یکی خیلی دور اما نزدیک
یکی خیلی نزدیک اما دور دور
خیلی سختر از اونیه که تصور کنی
نزدیک کسی باشی که بدونی دلش برای کسی در دوردستمی تپه
و انچنان دور باشی از اون که ندونه در همین حوالی کسیاست که ....
چقدر تلخه ولی ....
نگاه کنی به چشماش و بدونی که منتظر اومدن کسی هستکه غیر از توئه
نگاهت کنه و بدونی که تو فکرش کسی هست که تو نیستی
باهاش حرف بزنی و بدونی که صدای کسی تو گوششه کهصدای تو قابل شنیدن نیست
و باهات حرف بزنه اما میدونی حرفایی میزنه که دنبال ردی وشاید راهی برای با او بودنه
و تو
صبورانه ... دردمندانه .... عاشقانه بهش بگی
اگه دوستش داری رهاش نکن
اگه دوستش داری براش هر کاری میتونی بکن
فک کن که اگه اینبار تلاش نکنی دیگه فرصتی نداری
بهش بگی که چیکار کنه موفق بشه و چیکار کنه که شکستنخوره
سخته شاید تو ندونی